مشکل اساسی، خودِ بازار کار است. در بازار کار ایران، شغل به اندازۀ کافی وجود ندارد تا افراد را جذب کند. درواقع، انگیزههای کافی برای کار کردن وجود ندارد
یک مرور انتقادی به نقش ژنتیک و نظام آموزش در پیدایش NEET
استادیار جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
چرا به این موضوع پرداختیم؟
یادداشت حاضر به مسئلۀ جوانان بیکاری که دنبال دانش و
فن نیز نیستند اختصاص دارد. آیا در جامعۀ ما تعداد این گروه زیاد است؟ آیا این
گروه از جوانان در ایران به نسبت جمعیت از کشورهای دیگر بیشتر هستند؟ چرا این مسئله
برای ما آشنا است و با هر کس که در مورد این موضوع گفتوگو کنیم، میپذیرد که این
موضوع به مسئلهای جدی تبدیل شده است؟ اگر این مسئله در ایران مهم باشد، مقصر
کیست؟ آیا ضرورت دارد چنین پرسشی مطرح شود؟ چه پاسخی به این پرسش، با شواهد همخوان است؟
جوانان معطل
جوانانی که شغل ندارند، یعنی از نظر حرفهای، مشغول به کار نیستند و همچنین در حال تحصیل یا مهارتآموزی هم نیستند، جوانان معطل (NEET) نامیده شدهاند. این تعریف استاندارد سازمان جهانی کار است و در این زمینه فرمول ویژه و آمارگیری سالانه وجود دارد. درصد جوانان معطل از تقسیم جوانان 15 تا 24 سالۀ بیکار که دنبال آموختن دانش یا مهارت نیستند بر تعداد کل جمعیت جوان در این بازۀ سنی، ضرب در 100، به دست میآید. این مورد را در برخی کشورها برای جوانان 15 تا 29 سال محاسبه میکنند.
معطلها دو گروه کوتاهمدت و بلندمدت دارند. گروهی در دورۀ کوتاهی معطل هستند و گروهی همواره گویی معطل به سر میبرند. آنان یا گروههای بیمار هستند یا از بیماران نگهداری میکنند. گاهی شاغلانی هستند که مدتی به خود تعطیلی دادهاند. گروهی هم دارای امکان مالی یا ارث خوبی هستند که جهانگردی یا کار هنری و خلاقانۀ بدون درآمد دارند. گروهی هم هستند که از پیدا کردن شغل ناامید شدهاند یا درآمد شغل، چنان کم است که از آن صرفنظر میکنند و در خانه میمانند. بنابراین معطلها بخشی از جمعیت بیکار جوان و نه همۀ آنها بهشمار میآیند.
مطالعۀ ادامه این مطلب نیازمند خریداری است
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.