همیشه بازیکنانی هستند که در سطح پایین بازی میکنند و امیدی به درخشش ندارند. در حالیکه مثلا قراردادشان 30 میلیون بود، حرکاتی در زمین انجام میدادند تا از طریق واسطههای شرطبندی 100 میلیون گیرشان بیاید
گپوگفتی با امیر عابدینی درخصوص قمار در ورزش ایران
گفتوگوکننده
او کیست؟
امیر عابدینی متولد 1327 سالها رئیس فدراسیون فوتبال بوده است و سابقۀ مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس را در کارنامه دارد. او همچنین مدیرعامل شرکت توسعۀ راههای ایران، استاندار لرستان، استاندار آذربایجان شرقی، استاندار خراسان، معاون وزارت صنایع و معادن، عضو علیالبدل و اصلی شورای شهر تهران، معاون مسکن بنیاد شهید، مدیرعامل شرکت مهندسی فرودگاههای کشور، مدیرعامل اتکاء و مدیرعامل شرکت سهامی کل معادن ایران بوده است.
چرا سراغ او رفتیم؟
عابدینی بهدلیل اینکه سالها در بطن فوتبال حضور داشته و بهعنوان بازیکن، مدیرعامل و رئیس فدراسیون فوتبال فعالیت کرده، گزینۀ مناسبی برای مصاحبه دربارۀ قمار و شرطبندی بود. عابدینی به خاطر حضور در ریزترین تا مدیریتیترین ابعاد فوتبال ایران، از زوایای مسئله بهخوبی مطلع است و چندباری نیز درخصوص قمار و فساد اخلاقی در فوتبال ایران سابقۀ گفتوگو داشته است.
برای گفتوگو با او چه محورهایی مدنظر داشتیم؟
مهمترین محور بحث تلاش برای شفافترکردن حدود قمار و شرطبندی و مصادیق آن در ورزش ایران بهصورت خاص فوتبال بود. در این میان گذری نیز به جادوگری و سحر در ورزش ایران نیز زدیم.
پیشنهاد سیاستی
عابدینی یکی از مهمترین دلایل گسترش قمار و فساد در فوتبال ایران را نبود مکانیسمهای کنترلی و نظارتی میداند. بهصورت خاص او معتقد است که ابتدا باید مکانیسمهای کنترلی ایجاد و سپس با برخورد شدید، قمار را بهشدت کنترل و محدود کرد. او بهصورت خاص به برخوردهای دقیق و محکم در فوتبال معتقد است و آن را چارۀ جلوگیری از گسترش قمار در فوتبال ایران میداند. او بخشی از این تلاش برای کاستن از میزان شیوع قمار را برعهدۀ کمیتۀ اخلاق فدراسیون فوتبال میداند و از سوی دیگر اعتقاد دارد که اگر مانند کشورهای اروپایی امکان ردگیری و رصد نقل و انتقال پولها وجود داشته باشد، حتما از میزان قمار در ورزش ایران کاسته خواهد شد.
قمار از چه زمانی وارد ورزش شده و چگونه شدت گرفته است؟ اصلا آیا زمانی که شما بازی میکردید، شرطبندی وجود داشت؟
در زمان ما، قبل از اینکه حتی به باشگاه بیاییم و حرفهای بازی کنیم، در محلات شرطبندی وجود داشت. در محلات، دو تیم گاهی اوقات شرطی بازی میکردند. در فوتبال میگفتند شرطی و در والیبال میگفتند تیغی. این کلمه بین والیبالیستها عرف بود و خیلی آن را بهکار میبردند. حتی والیبالیستهایی که عضو تیم ملی هم بودند، سه نفری راه میافتادند و محله به محله میگشتند تا رقیب پیدا کنند. یک داور انتخاب میکردند، پولی وسط میگذاشتند و آن را به داور میدادند. تیم برنده تمام پول را برمیداشت و به جیب میزد. در فوتبال نیز همینطور بود. یادم میآید نفری 2 ریال میگذاشتند و هفت به هفت بازی میکردند. یعنی سهم هر تیم میشد 14 ریال که به داور میدادند تا نگه دارد. بازیها تایم خاصی نداشت؛ چون داور ساعت نداشت. اکثر اوقات بازیها سه گله بود. یعنی هر تیمی سه گل میزد برنده میشد و 28 ریال را تصاحب میکرد. گاهی این دیدارها بیشتر از دو ساعت طول میکشید و عرق همه را درمیآورد. اینها برای زمانی است که امثال ما در محلات دنبال توپ میدویدیم و هنوز وارد باشگاه نشده بودیم.
زمانی که وارد باشگاه شدید و قانون در مسابقات وجود داشت، چه اتفاقاتی را دیدید؟ آیا باز هم خبری از شرطبندی و قمار بود؟
من در باشگاههای کانون جوانان، شعاع، برق، پیکان و پرسپولیس بازی کردم. آن زمان بازیها در ورزشگاه امجدیه برگزار میشد. هنوز هم مسابقات تبدیل به جام تخت جمشید نشده بود. وقتی وارد امجدیه میشدیم، گوشۀ جنوب غرب ورزشگاه متعلق به تماشاگران استقلال بود. بخشی از سکوهای غرب و بخشی از سکوهای شرق هم مال هواداران شاهین بود. نقطۀ شمالی ورزشگاه که به آن میگفتند پشت ساعت، تماشاگرانی مینشستند که به آنها تماشاچیهای شرطبند میگفتند. آنجا مینشستند و شرطبندی میکردند. خیلی از بازیکنان آن دوره هراس داشتند که سمت آنها بروند، چون حرف و حدیث برایشان پیش میآمد. اتفاقا آنها هم علاقهای نشان نمیدادند که با بازیکنان دمخور شوند.
برای مطالعه ادامه این مطلب باید آن را خریداری کنید
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.