مفهوم لمپنیسم ارتباط تنگاتنگی با مفهوم علافی دارد. اساساً این افراد اهل کار نیستند و فقط گهگاهی و از روی اجبار به کارهای حاشیهای روی میآورند ولی در فرایند تولید هیچ جایگاه و نقشی ندارند
گفتاری از احمد نقیبزاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران پیرامون شباهت معنایی و تاریخی لمپنیسم و علاف
چرا به این موضوع پرداختیم؟
لمپنیسم همانند بسیاری از
مفاهیم علوم اجتماعی در عین قدیمیبودن، مفهومی جدید است. در ادوار تاریخ بشر و در
جوامع مختلف همواره کسانی هستند که از گردونة جامعه به بیرون پرت میشوند. این
افراد در ساختار اجتماعی جایگاهی ندارند و بلاتکلیفاند. آنها متناسب با هر جامعهای
صور مختلفی به خود میگیرند و به گروههای مختلفی تقسیم میشوند و به فراکسیونهای
متعددی راه پیدا میکنند.
در قرن بیستم، زمانی که حرکتهای فاشیستی شکل گرفت، لمپنها نقش مهمی در آن ایفا کردند. درواقع، آنها نقش تخریب را بر عهده داشتند و نیروهای فاشیستی از آنها برای خرابکاری، به هم زدن اجتماعات، محافظت از مقر یک حزب، کتککاری با کمونیستها و … استفاده میکردند. هانا آرنت، فیلسوف سیاسی مشهوری است که از هولوکاست جان سالم به دربرد و در آثار خود به فاشیسم پرداخت. او میگوید هیتلر در دورانی که شغلی نداشت در خیابانها قدم میزد، او لمپنها را شناخت و فهمید یک نیروی تخریبی در جامعه است که میتوان از آنها استفادههای زیادی کرد. وقتی هیتلر به قدرت رسید آنها را به کار گرفت و به جان رقبا و کسانی انداخت که از آنها خوشش نمیآمد. از این زمان به بعد مشخص شد که لمپنپرولتاریا چه کسانیاند.
موضوع «زبان» از مسائل مهم لمپنهاست. لمپنها زبان خاصی پیدا کردند که ما اصطلاحاً به آن، زبان لاتی میگوییم. این زبان خشن، غیرعادی و بیادبانه است و جالب است که برخی از روشنفکران چپ هم خود را به این شکل درمیآورند تا به جامعه دهنکجی کنند. گاهی این روشنفکران از اصطلاحات و سبک غیرعادی استفاده میکردند و آن را نشانة بیاعتنایی به سلسلهمراتب اجتماعی یا جامعة سرمایهداری میدانستند و میخواستند بگویند که جامعة سرمایهداری را قبول ندارند.
مطالعۀ ادامه این مطلب نیازمند خریداری است
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.