نظام آموزشی دانمارک و نروژ مبتنی بر آموزش حرفهای و بر اساس مدل کارآموزی طراحی شده است. این موضوع سبب میشود تا فاصلۀ بین مدرسه و ورود به بازار کار بسیار کم باشد.
نمایی از مسئلۀ NEET در کشورهای شمال اروپا در گفتوگو با بیورن هالشتاین هولته، دانشیار دانشکدۀ مطالعات اجتماعی دانشگاه وید نروژ
گفتوگوکننده
او کیست؟
بیورن هالشتاین هولته یکی از اساتیدی است که در حوزۀ اجتماعی به مطالعه و پژوهش مشغول است و در مطالعات خود بر مسائل جوانان و کار اجتماعی تمرکز دارد.
چرا سراغ او رفتیم؟
هالشتاین دانشیار دانشکدۀ مطالعات اجتماعی دانشگاه وید در نروژ است و علاوه بر تدریس در زمینۀ مددکاری اجتماعی، تحقیقاتی دربارۀ مسائل جوانان در کشورهای شمال اروپا و آفریقا انجام داده است که نتایج آنها در مجلات معتبر بینالمللی منتشر شدهاند.
برای گفتوگو با او چه محورهایی مدنظر داشتیم؟
اگرچه فرآیندهای توسعه بر شکلگیری NEET در جوامع موثر هستند، اما نمیتوان بروز این پدیده را تنها محدود به جوامع در حال توسعه دانست. کشورهای شمالی اروپا که برخی از آنها کشورهای اسکاندیناوی لقب گرفتهاند، اغلب با سطح بالای رفاه شناخته شدهاند و این در حالی است که NEET در این کشورها نیز به عنوان پدیدهای جدی در دستور کار دولت قرار دارد و از سوی جامعۀ دانشگاهی مورد توجه قرار گرفته است. در این گفتوگو به سراغ بیورن هالشتاین هولته رفتیم تا ضمن آشنایی با دیدگاهش دربارۀ NEET، از وضعیت این پدیده در کشورهای شمال اروپا و شیوۀ مواجهۀ دولت با افراد NEET بیشتر بدانیم.
پیشنهاد سیاستی
دکتر بیورن هالشتاین هولته، در این گفتوگو ضمن توضیح وضعیت NEET در شرایط کشورهای شمالی اروپا، معتقد است که مواجهه با NEET نباید ارزشی باشد؛ به این معنا که NEET بودن بد دانسته شود و یا NEET نبودن خوب تلقی شود. زیرا چنین نگاه سطحی و تقلیلگرایانهای مانع از شناخت درست مسائل و ارائۀ راهحل موثر برای آنها خواهد شد. او همچنین معتقد است که سیاستگذاری دولتی در حوزۀ NEETها اگرچه ضروری است اما کافی نیست، زیرا نتیجۀ این سیاستها به نوعی «آمار کلی» گروههای معینی از افراد را نشان میدهد و نه آماری دقیق از تکتک آنها را؛ دولت ممکن است شاخصهای معینی را به طور گروهی کاهش یا افزایش داده باشد، اما هنوز هم شاید بخشی از افرادی که در این گروهها هستند، آسیبپذیر باشند و یا به هر دلیل از حمایتها برخوردار نشوند. زیرا آمارهای گروهی، میانگین را نشان میدهد نه آنچه دقیقاً در زندگی افراد اتفاق افتاده است. «محدود نشدن به تعاریف رسمی و عمیق شدن بر NEETها از طریق روشهای کیفی»، «در نظر گرفتن تعاریف دقیق برای NEETها به منظور پژوهش و سیاستگذاری برای حمایت از آنها»، «تمرکز بر مسئلۀ آموزش به عنوان یکی از ریشههای به وجود آمدن پدیدۀ »NEET، «تلاش برای بهتر کردن زندگی افراد NEETبه منظور پیشگیری از گسترش این پدیده و کاهش مخاطرات ناشی از آن»، از جمله موضوعات مهمی هستند که مورد تاکید وی قرار دارند.
تعریفهای رسمی از NEET میتوانند گمراهکننده باشند
برای پاسخ به این پرسش باید به مبنای نظری و روششناختی مقولۀ NEET توجه کرد. پیشینۀ مفهوم NEET در انگلستان و آمارهای ارائه شده توسط اتحادیۀ اروپا، سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی[1] و سایر نهادهای بینالمللی نشان میدهد که NEET به عنوان گروهی «خنثی» از جوانان شناسایی شده است. خنثی به این معنا که لزوماً این گروه از افراد، انسانهایی مثبت یا منفی تلقی نشدهاند و رویکرد ارزشی به آنها وجود نداشته است؛ بلکه به عنوان واقعیتی که وجود دارد، مطالعه و شناسایی شدهاند. من با استفاده از تحلیل گفتمان فوكویی که مبتنی بر نظریههای میشل فوكو است، در یکی از مقالاتم [2]بحث کردهام که محققان باید قبل از پرداختن به NEET، تعریف خود از مفاهیم مرتبط با آن و همچنین سطح تعریف خود را مشخص کنند؛ این که در پرداختن به این مفهوم به چه پیشینههایی توجه کردهاند و چگونه از آن در چارچوب بحث خود استفاده کردهاند.
برخی مفاهیم مرتبط با موضوع NEET بسیار گسترده است و اگر از همان ابتدا حوزۀ برخی تعاریف را مشخص و محدود نکنیم، ممکن است به نتایج اشتباهی برسیم. برای مثال فرض کنید که در مواجهه با NEET بخواهیم یک دستهبندی ارزشی انجام دهیم به این شکل که NEETبودن را بد بدانیم و NEET نبودن را خوب تلقی کنیم؛ آنگاه با چنین نگاه سطحی و تقلیلگرایانهای نمیتوانیم دقیقتر به موضوعات مرتبط با آن بپردازیم؛ برای نمونه نمیتوانیم این پرسش را طرح کنیم که آیا همۀ انواع آموزش واقعاً مفید هستند یا برخی از انواع آن ممکن است مشکلاتی را به بار آورند؟
برای مطالعه ادامه این مطلب باید آن را خریداری کنید
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.