در جامعۀ ما، فرهنگ سنتی تقدیرگرا، بختمحور و شانسدوست بازتولید شده، یعنی امکان پوستاندازی نداشته و بهانحاء مختلف خود، حیات خود را تداوم بخشیده است
نگاهی به مفهوم شانس و باور به بختگرایی جمعی ایرانیان در گفتاری از احمد بخارایی
پدیدۀ قمار یک پدیدۀ فردی و اتفاقی نیست؛ بلکه پدیدهای جمعی، ریشهای و تاریخی است. قمار در حقیقت نوعی بازیِ شانس است. معادل انگلیسی آن نیزGame of chance معنی روشنی را مخابره میکند؛ پس مفاهیم کلیدی در مواجهه با پدیدۀ قمار همان شانس، اقبال و بختآزمایی است و همین نکته، ماهیت تاریخی و فرهنگی آن را نشان میدهد. از منظر اجتماعی، قمار در چند صورت قابل ارزیابی است؛ رقیقترین صورت آن به شکل تفننی و صرفا بهعنوان کنشی جمعی و گروهی انجام میپذیرد و شکل حرفهای آن نیز صرفا در راستای کسب پول و منفعت مالی است. نوع دیگری از گرایش افراد به قمار، شکلی اعتیادگونه و بهعنوان اختلالی روانی قابل بررسی است. در بررسی جامعهشناختی پدیدۀ قمار، پارامترهای اجتماعی که در شکلگیری رویکردهای گرایش به قمار دخیل هستند، مدنظر قرار میگیرد. به تعبیری دیگر، در بررسی جامعهشناختی معضلات اجتماعی، برای یافتن ریشۀ اختلالات روانی نیز در بین عناصر بیرونی و جمعی جستوجو میشود.
سرچشمه و خاستگاه فرهنگی گرایش به شانسمحوری و قمار از تفاسیر نادرست از تقدیرگرایی و پذیرش جبر در ریشههای تاریخی و فرهنگ ناشی میشود. بهطورکلی در تقسیمبندی ویژگیهای رفتاری افراد در استفاده از فرصتها، دو نوع ویژگی رفتاری ماقبل عقلانیت و مابعد عقلانیت قابل شناسایی است. خصلت بارز دورۀ مابعد عقلانیت، ریسکپذیری است و در جامعهای که کنشهای عقلانی رواج دارد مشاهده میشود؛ اما در جامعۀ ما، فرهنگ سنتی تقدیرگرا، بختمحور، شانسدوست و بهنحوی قمارباز، بازتولید شده است، یعنی امکان پوستاندازی نداشته و بهانحاء مختلف خود را بازتولید کرده است. آیا در چنین وضعیتی – وقتی که نظام توزیع عادلانۀ فرصتها نیست – عقلانیت مطرح میشود و کنش عقلانی معطوف به هدف صورت میگیرد؟ طبیعتا در چنین موقعیتی افراد به بخت و شانسآزمایی روی میآوردند و این رویه در نهایت به شکاف میان سنت و مدرنیته در جامعه دامن میزند.
برای مطالعه ادامه این مطلب باید آن را خریداری کنید
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.