مهمترین نحوۀ مواجهۀ آموزشوپرورش با جمعیت NEET مسئولیتپذیر شدن آموزشوپرورش برای هدایت علایق و استعدادهای دانشآموزان در فرآیندی برابر است. اگر در مقابل گسترش جمعیت NEET و اقدامات لازم انجام را ندهیم، بیشک سرمایههای مادی، معنوی، انسانی و اجتماعی ارزشمندی را از دست میدهیم
نسبت میان حکمرانی آموزشی و پیدایی پدیدۀ NEET در کشور
دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
وضعیت معلق و بلاتکلیف جمعیت عمدتاً جوانی، که هم شاغل نیست و هم خارج از چرخۀ آموزش قرار دارد، با نام علمی NEET قابل مطالعه شده و در زاویۀ دید سیاستگذاریهای علمی و سیاسی قرار گرفته است. ویژگی این جمعیت، بازۀسنی آن است. افراد بین 15 تا 30 سال فرصت جمعیتی هر کشور هستند. بخش قابلتوجهی از این افراد، جمعیت فعال بالقوه را تشکیل میدهند. یعنی افرادى از جمعيت کشور که در سن قانونى کار ميان ۱۵ و ۶۴ سال یا طبق قانون ایرانی بین 10 تا 64 سال هستند و میتوانند تولید و ارزشآفرینی داشته باشند. نه تنها تولید ثروت، که تمهید هویت و قدرت یک جامعه نسبت زیادی با وضعیت این بازۀ سنی دارد. از این رو، کمیت و کیفیت این جمعیت جوان امری استراتژیک برای هر کشور است. مطالعۀ NEET یعنی مطالعۀ آسیبهای بالفعل یک ساختار حکمرانی و پتانسیل بحرانهای آتی آن. تحلیل این موضوع مثل هر امر اجتماعی دیگری باید در نسبت با زمینۀ تاریخی و اجتماعی مشخص صورت بگیرد و از برخوردهای تقلیدی و مدزده با آن اجتناب شود. تنها در این صورت است که استفاده از ترمهای بینالمللی و مطالعۀ علمی آنها راهگشایی عملی و حقیقی خواهد داشت. در غیر آن به تحریف مسأله و سیاهههایی بیخاصیت تبدیل میگردد. نکتۀ بعد، توجه به ابعاد گوناگون مسأله است. به یقین مسائل کلان اجتماعی تنها از یک زاویه قابل تحلیل نیستند و باید تاثیر و ضریب اهمیت هر یک از وجوه را در مورد آنها در نظر گرفت. مسألۀ جمعیتِ NEET، ریشهها، پیامدها و راهحلهایی مربوط به حوزههای مختلف جامعهشناسی، اقتصاد، آموزش، سیاست و امنیت دارد. یک زاویۀ نگاه، نسبت آموزش عمومی با این مسأله است. این جمیعت شامل گروههای مختلف میشود که به دلایل و مشکلات مختلف بدون شغل و خارج از جمعیت تحت آموزش قرار گرفتهاند. بررسی هرکدام از این گروهها تحلیل مشخص خود را میخواهد. اما در این یادداشت به کاستیهای آموزشوپرورش در ایجاد این وضعیت برای جوانها نگاه میشود.
پرورش و توانا کردن کودک و نوجوان برای از عهدۀ زندگی برآمدن، رسالت آموزشوپرورش است. یکی از جنبههای مهم از عهده برآمدن، توانایی کسب درآمد و تامین معاش است. کاری که بتواند ضمن شکوفایی استعدادها و خلاقیت انسانها که وجه تعالی انسانی را در بر میگیرد، با ایجاد ارزش برای جامعه، خیر عمومی داشته باشد و به ارتقا و پیشرفت جمعی نیز منجر شود. تمرکز فوقالعادۀ ایران بعد از انقلاب اسلامی بر تحصیلات تکمیلی، و تعریف دانشگاه به عنوان تنها مسیر رشد اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی تا حد زیادی باعث شد نسب آموزشِ پایه با بازار کار کمرنگ شود. این در حالی است که بسیاری از مطالعات توسعهای بر اهمیت و ضریب تاثیر بالاتر آموزش پایه در مقابل آموزش عالی، برای دستاورد بهتر رشد و توسعه، تاکید کردهاند. در هر حال، آموزشوپرورش امروز ما تعریف جزیی و علمی از نسبت خود با بازار کار ندارد. چرایی آن مربوط به ویژگیهای آموزشوپروش است؛ ویژگیهایی که باعث شده اساساً گفتمان و ادبیات آموزشوپرورش از مسائل اصلی خود غافل بماند و به امور بدون اولویت و دست چندم بپردازد.
مطالعۀ ادامه این مطلب نیازمند خریداری است
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.