از شیوۀ جیبزنی مدرن که با گسترش قمارخانههای مجازی مشغول کاسبی هستند تا تخلیۀ حساب بانکی افراد با تکنیک فریبندۀ فیشینگ فاصلۀ چندانی وجود ندارد؛ چرا که همۀ خروجیها به تابلوی غارتگری منتهی میشود
سه روایت از فیلمهایی که در سینمای ایران به قمار پرداختهاند
منتقد سینما
از بلیتهای بختآزمایی تا ثبت نام لاتاری و از شانسیهای لُپلُپ تا سیاهبازیهای خیابانی با شعبدۀ کارت ویزیت که رهگذران خوشخیال را سرکیسه میکنند، ارتباط خویشاوندی برقرار است و از شیوۀ جیبزنی مدرن که با گسترش قمارخانههای مجازی و نقشآفرینی محرکهای اغواگر مشغول کاسبی هستند تا تخلیۀ حساب بانکی افراد با تکنیک فریبندۀ «فیشینگ» فاصلۀ چندانی وجود ندارد؛ چرا که همۀ خروجیها به تابلوی «غارتگری» منتهی میشود. آن هنگام که ماشینهای قمار و ماشینهای شکافدار به حرکت درمیآیند و «انفجار» در قلب طمع منفجر میگردد تا یک بازی بیپایان شکل یابد. اما بر اساس نظریۀ بازیها، برندهها و بازندهها ناپایدارهستند و نقشآفرینان بازی قمار، به گواه نریشنِ ابتدای فیلم «کازینو»ی اسکورسیزی در حال چالهکندن هستند؛ چالهای به عمق بیانتها.
این مقدمه، «مدخل»ی است برای تحلیل چند اثر ساختهشده در سینمای ایران با موضوع قمار و شرط بندی.
بررسی فیلم سینمایی هتتریک
نگاهی به داستان
اگر روزگاری، لذت تماشای فوتبال از دریچۀ قلب گشایش مییافت و هیجان پیروزی تا اعماق وجود عاشق را در بر میگرفت، چند سالی است که زمین مستطیلی فوتبال، در قالبِ تختهنرد نمایان شده و توپ هم کارکرد تاس پیدا کرده است! در فیلمنامۀ هتتریک هر چند خط روایی «بختآزمایی» زیر سایۀ تِم «پنهانکاری» قرار گرفته است، اما توجه به پریشانی احوال «فرزاد» به عنوان یکی از اضلاع چهارگانۀ شخصیتها موضوع «قمار» را ملموس مینماید.
نقطۀ عطف اولِ فیلمنامه در هنگامۀ بازگشت دو زوج از پارتی و با وقوع تصادف در جاده شکل میگیرد (دقیقۀ 15 فیلم و مطابق با اصول فیلمنگاری کلاسیک) و بهانهای میشود برای کشف رازهای ناگفتۀ «کیوان» و «رها» و نیز «فرزاد» و «لیدا». و در این مسیرِ تردید تا تشویش، سیمای «اعتقاد»، رخسار متفاوتی به خود میگیرد.
از آنجا که شعاع نوری قماربازی در این داستانِ نافرجام معطوف به شخصیت «فرزاد» است، با او همراه میشویم. شخصیتی که شیوۀ بازی منحصربهفرد «امیر جدیدی» مرزی میان موقعیت کمیک و تراژیک برایش ساخته است. فردی مضطرب، ترسو، سربههوا، گیج و مسئولیتناپذیر که نشانههای لجاجت و معصومیت توامانِ کودکانه در او یافت میشود. «فرزاد» که در قماربازی دارای رزومۀ بلندبالایی از باختها است، بهشکلی دیوانهوار، ارث پدری همسرش را به مبلغ 160 میلیون تومان شرط برد تیم بیریشۀ «لاسپالماس» در بازی با تیم کهکشانی «رئال مادرید» در لالیگا میکند و به شکل ناباورانهای با گل دقایق وقت اضافۀ تیمِ متعلق به جزایر قناری، برنده از زمین قمار بیرون میآید! با وجود این، حتی اگر مطابق قانون فیزیک کوانتوم، «ثروت» به سمت درصد محدودی از افراد گرایش داشته باشد، اشکهای «فرزاد» در حالی که همسرش او را ترک کرده و آواره در خیابان بهسر میبرد، حکایت از روی دیگر سکۀ شانس دارد.
برای مطالعه ادامه این مطلب باید آن را خریداری کنید
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.